پایگاه مردمی ارتش جمهوری اسلامی ایران:
۴ ویژگی متمایز کننده دفاع مقدس با سایر نبردهای کلاسیک جهان/چرافراموشی «آرمان شهر دفاع مقدس» خسارت محض است؟
باور به نیروی جوان در جنگ موجب شد تا نتایج خارقالعادهای رقم بخورد اما بعد از جنگ نیروهای جوان در سطح مدیریت برخی عرصهها هرگز جایگاهی پیدا نکردند و لذا فرمولهای مدنظر ژنرالهای اقتصادی و فرهنگی نتوانست چندان موثر واقع شود.
به گزارش پایگاه مردمی ارتش به نقل از گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- جنگ پدیده شوم و ناگواری است اما وقتی در کنار ابعاد تلخ و رنجآور خود بتواند ظرفیتهای ملتی را بهمیدان عمل بیاورد و ابزاری برای نمایش فرمول مورد نظر یک ایدئولوژی برای بشیریت باشد؛ میتوان آن را گنجینه نامید.
در طول تاریخ، بشر تلاش کرده است مسیری برای زیستن همراه با عزت و سعادت پیدا کند. این تلاشها هر چند در مواردی موثر بوده است اما در موارد زیادی با ایدهآلها و ارزشهای مورد توافق بشریت فاصله چشمگیری داشته است. انقلابهای بزرگی سراسر جهان را درنوردیده اما با گذشت زمان سرنوشت اکثر آنها بازگشت به مدل قالب دیکتاتوریها و به بردگی گرفتن طبقه محروم جوامع بوده است.
دفاع مقدس را میتوان مدلی برای ترسیم یک آتوپیا (آرمان شهر) منطبق با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی دانست؛ چرا که در دفاع مقدس اغلب شعارهای انقلاب در شرایط سخت جنگی ظهور و بروز پیدا میکند. جنگ هشت ساله یک مدل آزمایشگاهی با متغیرها و پارامترهای کنترل شده نیست که بتوان ادعا کرد که قابلیت پیاده سازی در شرایط عادی زندگی را ندارد. در طول تاریخ چنین پدیدهای بسیار کمنظیر است.
در واقع اوج خواستههای انقلابی یک ملت در سختترین شرایط محقق میشود. جایی که کشور با حداقل توان دفاعی، حداکثر اختلاف سلیقه و شکاف حزبی و جناحی و سختترین شرایط اقتصادی میتواند تنها با اتکا به انگیزه انقلابی عموم مردم جنگی طولانی و فرسایشی را اداره کند.
شاید بتوان ادعا کرد هیچ انقلابی در طول تاریخ فرصت شکلگیری آرمانشهر مدنظرش را در چنین شرایطی نداشته است. غالبا جنگها بواسطه ایجاد شرایط سخت غیرطبیعی انقلابها را از مسیر اصلی خارج میکنند و حتی لیدرهای جریان انقلابی نیز حاضر نیستند بر خواستههای خود در شرایط جنگی پایبند باشند.
انقلاب 1799 تا 1789 فرانسه با وجود آرمانهای بزرگی چون نفی استعمار و استثمار توان تحمل جنگهای ناپلئونی را نداشت و خیلی زود به بازگشت بوربون ها به سلطنت فرانسه منجر شد. در واقع فرایند جنگ عامل اصلی شکست آرمانهای انقلاب فرانسه بود و لائیسیته و تضاد طبقاتی محصول اصلی این انقلاب است. نکته مهم دیگر این است که در طول جنگ شکاف و درگیری در فرانسه بیش از همه چیز به چشم میخورد. شاید بتوان حمله افسار گسیخته صدام به انقلاب نوپای اسلامی را به نقشه اتریش و پروس علیه انقلاب فرانسه تشبیه کرد.
دفاع مقدس دارای زوایای متعددی است که مهمترین آن را میتوان ارائه یک مدل قابل استفاده در سایر عرصهها برای انقلابیهای کم تجربه و میدان ندیده دانست. این حقیقت را باید پذیرفت که مدل حکومت مدنظر تشیع و نزدیک به آرمانهای اسلامی انقلاب ایران در طول تاریخ بسیار کمیاب است و لذا اغلب توده انقلابی در روزهای ابتدایی پیروزی باید بر خلق یک مدل حکومتی متمرکز میکرد. توان راهبری کمنظیر امام(ره) و میدان حقیقی جنگ تحمیلی کمک شایانی به ظهور چنین مدلی کرد و پدیدهای به نام دفاع مقدس را شکل داد. دفاع مقس دارای ویژگیهایی است که همواره میتواند در رابطه با عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی راهکار و مدل به مدیران، مردم و دلسوزان انقلاب اسلامی ارائه کند.
وحدت کلمه با رنگ و بوی ولینعمتان انقلاب
سال 89 کتابی با عنوان «جنگ تحمیلی 8 ساله و ارامنه ایران» به چاپ رسید. این کتاب تلاش میکرد تا ابعاد انسجام ملی را که در زمان جنگ تحمیلی میان مردم ایران بوجود آمده بود را از زاویه ارامنه و نقش ایشان در جنگ توصیف کند.
رهبر انقلاب در دیدار مردم کرج در سال 76 رمز پیروزی مردم از ابتدای انقلاب را وحدت کلمه معرفی میکنند. ایشان میفرمایند: «وحدت کلمه، رمز پیروزی هر ملتی است. رمز پیروزی انقلاب ما هم واقعاً وحدت کلمه بود. رمز پیروزی در جنگ هم وحدت کلمه بود.»
کم و کیف وحدت کلمه در زمان جنگ با معنای که عموم اندیشمندان و مردم از آن فهم میکنند؛ کاملا متفاوت است. وحدت مردم ایران در زمان دفاع مقدس از یک باور درونی نشات میگرفت. باور به حفظ دستاورد جامعه عدالت محور که ناشی از آرمان امام(ره) در ارج نهادن به طبقه محروم و مستضعف بود. حس از میان رفتن نظام طبقاتی زمان رژیم پهلوی و عزت دادن پیاپی به پابرهنگان انقلاب توسط امام راحل باعث میشد مردم تمام توان خود را برای حراست از انقلاب به میدان جنگ بیاورند. ارج نهادن به طبقه مستضعف و حضور پررنگ ایشان در زمان جنگ رمز وحدت میان تمام اقشار مردم بود.
امام با زیرکی میدانستند آنچه به بقا و تناور شدن درخت انقلاب کمک میکند اقلیت متمول نیستند بلکه همت، تلاش و انگیزه اکثریت محروم جامعه میتواند تمام اقشار را بهمیدان بیاورد و سدی محکم برای حراست از انقلاب در برابر مشکلات ایجاد کند.
لباس خاکی رزمندهها مانع از ایجاد حس تفاوت و تبعیض اقتصادی میان آنها میشد و با از بین بردن آثار جامعه طبقاتی زمان پهلوی تفکر زندگی خاکی را به ارمغان میآورد. وحدت حول محرومیت اقتصادی، حول کمبود تجهیزات و ساز و برگ جنگی و از همه مهمتر ممانعت از پیشروی دشمن با درک تمام کاستیهای شرایط موجود و باور به راهی که امام(ره) برای مردم ایران ترسیم کرده بودند.
فروتنی و ساده زیستی رمز نزدیکی مسئولان و مردم (عبور از سیم خاردار نفس)
بسیاری از اندیشمندان علوم اسلامی معتقدند مهمترین ابزار ائمه معصومین در قبال انحرافات خلفای اموی و عباسی ساده زیستی ایشان بود. همین موضوع در زمان جنگ تحمیلی نیز بروز و ظهور قابل توجهی داشت. ساده زیستی فرماندهان و فروتنی ایشان به دور از جایگاه سازمانی دلگرمی خاصی در میان رزمندگان ایجاد میکرد. تلاش دشمن برای ایجاد شکاف میان بدنه نیروهای مسلح و فرماندهان بواسطه حضور دائمی ایشان در خط مقدم و شرایط سخت جنگی چندان اثرگذار نبود.
فرماندهان عموما در همان سنگرهایی اقامت داشتند که سایر نیروها مستقر بودند، از همان غذایی تناول میکردند که در دسترس دیگران بود. نقل میکنند که روزی حسن باقری از شناسایی آمد و غذایی در سنگر نبود. یکی از رزمندگان به سرعت از شهر برای وی چند سیخ کوبیده تهیه کرد اما شهید باقری بشقاب را کنار میزند و تقاضا میکند برای وی از خمان غذایی بیاورند که آن شب سایر رزمندگان خورده بودند.
چنین اقدامی از جانب فرمانده برجسته جنگ یعنی همان که رهبر انقلاب به نقل از رزمنده همدانی آن را عبور از سیم خاردار نفس معنی میکنند. در ارتشهای کلاسیک جهان فرمانده عملیات بواسطه حساسیت جایگاه، کمتر در خط مقدم حضور پیدا میکند و غالبا کیلومترها پشت خط مقدم درگیری حضور دارند اما اغلب فرماندهان دفاع مقدس نهتنها در خط مقدم حاضر بودند و شرایطی مشابه سایر رزمندگان داشتند بلکه گاها در عملیات شناسایی شرکت میکردند و جلوتر از سایر نیروها حرکت میکردند.
مستقر بودن فرماندهان در خط مقدم نبرد اقتصادی و ساده زیستی گمشده دوران سازندگی و جنگ نرم است. چون اغلب مردم میان حرف و عمل برخی مسئولین هماهنگی نمیبینند حاضر نیستند در برخی میدانها پیشروی کنند. در واقع میتوان گفت باید سراغ بسیاری از عدم الفتحها در دوران پس از جنگ تا حال حاضر را در فراموش شدن مشی فروتنی و ساده زیستی مدیران حال حاضر کشور جستجو کرد. ظاهرا برخی مسئولین نتوانستهاند از سیم خاردار نفس عبور کنند.
از بیگانگان قطع امید کرده بودیم (عدم اظهار ضعف در مقابل دشمنان)
در ابتدای جنگ تحمیلی بواسطه از هم پاشیدگی ساختار دفاعی کشور در روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصور مقاومت در برابر یک ارتش کاملا پیشرفته و سازماندهی شده امری بعید به نظر میرسید. موضوعی که شاید افرادی مانند ابوالحسن بنیصدر بواسطه ذهن غرب زده خود دائما آن را در میان اقشار مختلف مردم برای ناامیدی از پیروزی در جنگ پمپاژ میکردند.
انقلاب نوپای اسلامی که از همان روزهای نخست با مفهوم به نام تحریم انس گرفته بود و ساختار نظامیاش بواسطه فرار سرکردگان نظامی رژیم پهلوی با مشکلات زیادی همراه بود تمام تمرکز خود را بر روی ظرفیتهای بومی و پشتوانه مردمی متمرکز کرد. در واقع به جای اظهار ضعف در برابر بیگانگان تلاش میکرد کانال کوچک خرید تجهیزات نظامی خود را در کنار تمرکز بر توان داخلی فعال کند و جنگ را با داشتهها اداره نمایند.
این شیوه مواجهه با مشکلات هر چند نیازمند صبر بیشتر و طی کردن مسیر دشوارتری بود اما ورزیدگی قابل توجهی را برای مدیران داخلی و بدنه فعال جنگ بههمراه داشت. امام هرگز در مقابل صدام اظهار ضعف نمیکردند و حتی در برابر دخالتها و تهدیدات گاه و بیگاه ایالات متحده نیز واکنش قاطع نشان میدادند.
امام در جمع دانشجویان پیرو خط امام درباره مزایای قطع رابطه با آمریکا میفرمایند: «با آغوش باز این انزوا را مى پذیریم . تا انزوا نباشد افکار شما به راه نمى افتد. مغزهاى شما از مغز آمریکایى کوچکتر نیست لکن شما را از انزوا بیرون آوردند و مرتبط کردند، تا آخر قیامت شما باید منزوى آنوقت باشید، وابسته ، افکارتان اصلا به راه نیفتد، مغزهایتان بخشکد آنجا و هیچ راه عمل نکنید. اگر مغزهاى ما عمل مى کرد، حالا وضع کشور ما غیر از این بود، لکن نگذاشتند مغزهاى ما عمل بکند. همه چیز را آوردند، اموال زیرزمینى ما را دادند و همه چیز را آوردند، فراهم کردند که مبادا شما به فکر این بیفتید یک صنعتى ایجاد کنید تا ارتباطتان را از دنیا قطع نکنید، این ارتباطى که شما را به انزواى حقیقى مى کشد.»
جوانان را باور کنیم
اکثر فرماندهان جنگ جوان بودند. افرادی که شاید در ارتشهای کلاسیک دنیا درجهای بالاتر از ستوانی نمیگرفتند؛ اما انگیزه انقلابی آنان موجب شد کارهایی را انجام دهند که ژنرالهای با سابقه ارتشهای کلاسیک را به حیرت وادار کند.
«سیدغفار مهدی» ژنرال بازنشسته ارتش پاکستان در رابطه با دفاع مقدس میگوید: اعتراف کنم که مردم ایران در حالی که تازه شروع به بازسازی کشورشان کرده بودند مورد هجوم عراق قرار گرفتند. و این در زمانی بود که ارتش ایران از هم پاشیده بود، به ویژه نیروی هوایی و دریایی از فقدان سازماندهی رنج میبرد و این مسئله را ما میتوانیم در نیروی زمینی ارتش بیشتر مشاهده کنیم. آنچه باعث شد تشکیلات نیروی زمینی از بین برود برخورد طبیعی انقلاب با افسران و ژنرالهای این نیرو بود که بعضی از آنها از کشور خارج شدند و برخی هم دستگیر و یا اعدام و تیرباران گردیدند.
وی ادامه میدهد: آمریکا و عراق با توجه به اطلاعات ناقصی که درباره انقلاب داشتند تصور میکردند که پس از آغاز جنگ، در عرض چند روز رژیم انقلابی ایران سرنگون میشود و اگر این تصور نبود و آمریکا و عراق میدانستند که ایران میتواند هشت سال با توانمندی به جنگ ادامه دهد هرگز ایران مورد تهاجم قرار نمیگرفت.
نظر آمریکا و عراق با توجه به اصول کلاسیک جنگ کاملا درست بود و نیروی نظامی از هم پاشیده ایران باید خیلی زود در برابر ارتش قدرتمند عراق تسلیم میشد. اما باور جوانان انقلابی و باانگیزه در جنگ مئجب شد ژنرالهای کارکشته عراقی با ایدهها و ابتکارات خلاقانه ای مواجه شوند که اصول متعالی نظامی آن را به بازی گرفته بود.
باور به نیروی جوان در جنگ موجب شد تا نتایج خارقالعادهای رقم بخورد اما بعد از جنگ نیروهای جوان در سطح مدیریت برخی عرصه ها هرگز جایگاهی پیدا نکردند و لذا فرمولهای مدنظر ژنرالهای اقتصادی و فرهنگی نتوانست چندان در مقابله با تهدیدات نرم موثر واقع شود.
باور پتانسلهای موجود در جنگ و درک خلاقانه و غیر کلیشهای این پتانسیل مهمترین ابزار مقابله با تهدیدان نوظهور است لذا مدل کردن ارزشها و تاکتیک های دفاع مقدس مهمترین وظیفه پژوهشگران این عرصه است که گاها با غفلت و کج سلیقگی متولیان امر همراه است.
انتهای پیام/
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.